معنی زبان در قفا

فرهنگ فارسی هوشیار

زبان پس قفا

(اسم) زبان در قفا


زبان در قفا

(اسم) گیاهی است از تیره آلاله ها از دسته خربقیها که دارای برگهای متناوب و منشعب با انشعابات پنجه ای شکل میباشد. گلهایش دارای تقارن سطحی است و در روی ساقه در فواصل محل التصاق برگها قرار گرفته. برگچه های گل متعدد و معمولا در گونه های مختلف بین 1 تا 5 متغیر است زبان پس قفا گل هزارنک رجل القبره.

لغت نامه دهخدا

زبان پس قفا

زبان پس قفا. [زَ پ ِ ق َ] (اِ مرکب) نام گلی است. رجوع به زبان در قفا و زبان بقفا شود.


قفا

قفا. [ق َ] (اِخ) یا قفاآدم. کوهی است. (منتهی الارب). رجوع به قفاآدم شود.

قفا. [ق َ] (ع اِ) پس گردن. (دهار). پس سر و پس گردن. (منتهی الارب). مؤخر العنق، و این مذکر است و گاه مؤنث و گاه به مد آید. ج ِ، اَقْف، اَقْفیه، اَقفاء، قُفی ّ، قِفی ّ، قَفون. (اقرب الموارد از قاموس). و در مصباح است که جمع آن بنابر آنکه مذکر باشد اَقفیه و بنابر آنکه مؤنث باشد اَقفاء، مثل ارجاء و گاه بر قُفی ّ جمع بسته شود و اصل آن بر وزن فُلوس است. (اقرب الموارد):
موی زیر بغلْش گشت دراز
وز قفا موی پاک فلخوده (فلخیده).
طیان.
مجازاً، دنبال. پشت سر. پشت:
هیچ جائی نرود خاطر خورشیدوشت
که معانیش چو سایه ز قفا می نرود.
کمال اسماعیل.
بماندند بر جای پرده سرای
به دشمن نمودند یکسر قفای.
فردوسی.
همه دشت تن بود بی دست وپای
دلیران به دشمن نموده قفای.
فردوسی.
بیامد یکی تیرش اندر قفا
بیفتاد آن شاهزاده ز پا.
فردوسی.
|| غیبت. مقابل حضور. نهان:
در برابر چو گوسفند سلیم
در قفا همچو گرگ مردم خوار.
سعدی.
بدی در قفا عیب من کرد و خفت
بتر زآن قرینی که آورد و گفت.
سعدی.
|| عذاب. عقوبت:
ترسم کاقرار به عدل خدای
از تو به حق نیست ز بیم قفاست.
ناصرخسرو.
- امثال:
اکل از قفا، این مثل را درباره ٔ کسی گویند که کاری را از جز راه آن آغاز کند و به زحمت افتد.
|| درازی چیزی. (منتهی الارب). ابداً. (مهذب الاسماء): قفا الدهر؛ طول الدهر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب).

فرهنگ معین

زبان در قفا

(~. دَ. قَ) [فا - ع.] (اِمر.) گیاهی است از تیره آلاله ها از دسته خربقی ها که دارای برگ های متناوب و منشعب به انشعابات پنجه ای شکل می باشد. گل هایش دارای تقارن سطحی است و در روی ساقه قرار گرفته، زبان پس قفا، گل هزار نک، رجل القبره نیز گویند.

فارسی به عربی

قفا

قفا

فرهنگ عمید

قفا

پشت گردن، پس سر، پس، دنبال، پشت سر،
* قفا ‌خوردن: [قدیمی] پس‌گردنی خوردن،
* قفا زدن: [قدیمی] پس‌گردنی زدن،


زبان در قفا

گیاهی زینتی از خانوادۀ آلاله با برگ‌های پنجه‌ای شکل، زبان‌به‌قفا، زبان‌پس‌قفا، گل نافرمان، تاج‌الملوک،

عربی به فارسی

قفا

پشت گردن , پس گردن , قفا , هیره

حل جدول

زبان در قفا

از گل‌های باغچه‌ای

از گل های باغچه ای


قفا

پس گردن، پشت گردن

تعبیر خواب

قفا

اگر دید که رویش به قفا گشته بود، دلیل که منافق بود - جابر مغربی

اگر درخواب بیند او را سیلی بر قفا زدند، چنانکه خون روان شد، دلیل است که با کسی خصومت کند و زیان یابد. - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی

معادل ابجد

زبان در قفا

445

قافیه

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری